تاریخ گردی با «انتخاب»؛
این تصاویر متعلق به نخستین لحظههای اسارت رزمندگان ایرانی است. در شرح تصویر آمده که اسرای ایرانی در اردوگاه بصره به سال ۱۳۶۳ دیده میشوند. پیتر جردن به عنوان عکاس این تصاویر نام برده شده است. عکس دوم نیز مربوط به اسفند ۱۳۶۳ اثر پیرپرین است.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛
این تصویر متعلق به دهه سی و مربوط به بازار مسگرهای شیراز در حدفاصل بازار حاجی و بازار مرغ است. تصویر دوم متعلق به شیراز فعلی بازار مسگرهاست
خاطرات سرلشکر قدر، چهره ارشد ساواک و سفیر شاه در لبنان؛ قسمت پنج؛
از اعلیحضرت که گفته بودند به برادرم ملک حسین بگویید خارج شدن شما از عمان در این موقع مساوی است با پایان سلطنت خاندان هاشمی من همیشه فکر میکنم که اعلیحضرتی که یک چنین دستور و توصیه برای ملک حسین میفرستند چرا در آن شرایط حساس خودشان گذاشتند و رفتند و قبول کردند حرف بختیار و امثالهم و دیگران که به ایشان فشار میآوردند و خودشان چرا یک چنین تصمیمی گرفتند.
خاطرات رئیس کل بانک مرکزی قبل از انقلاب؛ قسمت شانزدهم؛
من به ایشان گفتم، خود آقای عالیخانی رفتند استعفـــــــا کردند از مقام خودشان گرفتاریهایی داشتند و غیره مسائل خصوصی بوده. بعد پرسیدند چطور این شخص را آوردند؟ دولت ایران آیا نمیداند این کیست؟ گفتم من اطلاع ندارم. گفتند تعجبآور است ایشان در لیست حقوق بگیران سیا وجود داشـت چطور ممکن است دولت ایران از آن اطلاع نداشته باشد؟ من گفتم " من هیچگونه اطلاعی از آن ندارم " بعد از من پرسیدند خوب، روابط ایران با شوروی چه میشود با این ترتیب؟
تاریخ گردی با «انتخاب»؛
از راست به چپ: ویگن، اسماعیل کوشان، چنگیز جلیلوند، حسن شریفی (مدیر تهیه و بازیگر)؛ نشسته:محمود کوشان (فیلمبردار) در پشت صحنه فیلم آرشین مالالان در سال ۱۳۳۹ دیده میشوند.آرشین مالالان (به معنای پارچهفروش) یک فیلم سیاهوسفید ایرانی است که در سال ۱۳۳۹ توسط صمد صباحی بر پایهٔ اپرای آرشین مال آلان نوشتهٔ اوزیر حاجیبیف ساختهشدهاست.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛
این تصویر متعلق به سال ۱۳۶۳ در کانون چاووش است. در این تصویر محمدرضا لطفی، استاد برجسته تار، در حال آموزش شاگرد خود دیده میشود. محمدرضا لطفی در سال ۶۴، به علت افزایش محدودیتهای آموزش و اجرای موسیقی، ایران را ترک کرد.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛
روزنامه کیهان در روز ۳ بهمن ۱۳۵۷ در صفحه اول خود به موضوعاتی از جمله تیترهای زیر اشاره کرد:
-مصاحبه امام خمینی با کیهان: در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد
-تهرانی شورای سلطنت را غیرقانونی خواند
-تدابیر امنیتی شدید برای بازگشت رهبر انقلاب ایران
-طالقانی: اگر ارتش کودتا کند مردم مسلح میشوند
-امام خمینی: راهی را که باید برویم در بهشت زهرا اعلام میکنم
-قرهباغی: ارتش از دولت قانونی پشتیبانی میکند
یادداشتهای اسدالله علم: ارتش ما بیش از هشت روز ذخیره مهمات برای جنگ ندارد. به علاوه حالا ناصر میخواهد در خصوص خلیج فارس و تقسیم آن جا به مناطق نفوذ ما و آنها با ما وارد مذاکره شود - همان مطلبی که در یادداشتهای روز قبل نوشتم، حالا شاهنشاه توجه فرموده اند. در صورتی که ما میخواهیم هیچ نفوذی این جا نباشد و به هر صورت باید جلوی او را بگیریم. آیا با این صورت ممکن است و آیا به نفع شما هست که ما در مقابل نفوذ و قدرت ناصر عقب بنشینیم و میدان را برای او خالی بگذاریم؟
تاریخ گردی با «انتخاب»؛
ابوالقاسم عارف قزوینی، شاعر، موسیقیدان و تصنیفساز دوران قاجار و پهلوی بود که در قزوین زاده شد. او بهخاطر سرودن تصنیفها و غزلهای سیاسی، میهنی و عاشقانهاش شناخته میشود. از مهمترین شعرها و تصنیفهایی که همزمان با تحولات دورهٔ مشروطه و جنگ جهانی اول سروده است، میتوان به از خون جوانان وطن لاله دمیده و گریه کن پس از مرگ کلنل محمد تقیخان پسیان اشاره کرد.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛
قاضی محمد (اردیبهشت ۱۲۷۹ – ۱۰ فروردین ۱۳۲۶) قاضی و سیاستمدار اهل مهاباد بود. او پیشتر قاضی شهر مهاباد بود که بعد از جنگ جهانی دوم رهبر سیاسی حزب دموکرات کردستان ایران و جمهوری مهاباد را بر عهده گرفت. پس از عقبنشینی ارتش شوروی از خاک ایران، قاضی محمد توسط دادگاه محلی به اتهام همکاری با ارتش شوروی محکوم و در میدان چهارچراغ شهر مهاباد اعدام شد.
خاطرات رئیس کل بانک مرکزی قبل از انقلاب؛ قسمت پانزدهم؛
سؤال کرد از اوضاع و احوال که چرا این کارها به وسیله سازمان برنامه یا دولت آن موقع من رئیس سازمان برنامه بودم، انجام میگیرد؟ یا چرا این اسلحهها به این میزان خریداری میشود و غیره؟ همان مسائلی که داشتند شروع کرد همهاش را به عنوان یک وزیر دولت سؤال کردن؛ و بعد در آنجا البته به صورت خیلی بی طرفانه سعی کردم مسائل مطرح بشود و توضیحات لازم به ایشان داده بشود و از قضا برای من خیلی جالب بود که ایشان در بعضی موارد قانع میشدند که بله ما اطلاع نداشتیم که همچین سابقهای اینست.
خاطرات سرلشکر قدر، چهره ارشد ساواک و سفیر شاه در لبنان؛ قسمت چهار
یعنی در ۵ ژوئن ١٩٦٧ که بنده با هواپیمای اردنی رفتم حالا از بیروت باید بروم به اردن هواپیما بعد از یک چرخی که زد آمد دوباره بیروت نشست و معلوم شد که آنروز هواپیماهای اسرائیل فرودگاههای عمان و قاهره را زدهاند و برای اینکه هواپیماهایشان سالم بماند دستور دادهاند که هواپیماهای آنها بروند به فرودگاههای خارج بنده رفتم و آن شب خودم را به عمان رساندم.