هفت صبح: دو برادر و دوستشان به اتهام قتل پای چوبه دار میروند.
دو برادر و دوستشان که مزاحم خواهرشان را در قرار شوم به بیابانهای پاکدشت کشانده و با ضربههای مشت و لگد کشته بودند، هر سه با حکم قضایی به قصاص محکوم شدند. پیشتر حکم قصاص آنها در دیوان عالی کشور شکسته شده بود.
رسیدگی به این پرونده از عصر ۲۵ دیماه سال ۱۴۰۰ آغاز شد. دو مرد که از بیابانهای پاکدشت عبور میکردند با جسد یک مرد ناشناس که در حاشیه بیابان رها شده بود، روبهرو شدند و با کلانتری ۱۲ حصارامیر تماس گرفتند. با این تماس ماموران کلانتری خود را به محله دِهامام و روبهروی پادگان رساندند و با جسد مرد جوان که شواهد نشان میداد چند روز از مرگش گذشته روبهرو شدند.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان علت مرگ را ضرب و شتم شدید، شکستگی جمجمه و پارگی رگ آئورت اعلام کردند. در حالی که تلاش برای افشای هویت قربانی بینتیجه مانده بود جسد به عنوان مجهولالهویه دفن شد.
شناسایی قربانی ناشناس
تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا اینکه ششم فروردینماه سال ۱۴۰۱ مرد میانسالی که از کامیاران کرمانشاه به تهران آمده بود ناپدید شدن پسر ۲۶ سالهاش به نام مهرداد را به پلیس اعلام کرد. وی گفت: پسرم ۱۰ دیماه سال ۱۴۰۰ از خانهمان در کامیاران بیرون رفت و دیگر باز نگشت. او مدتی بود با یک زن جوان به نام نگین ارتباط پنهانی داشت. من حالا از پسرم هیچ اطلاعی ندارم و میترسم بلایی سرش آمده باشد.
نشانیهایی که این مرد از پسرش به پلیس ارائه داده بود با جسد مجهولالهویهای که دفن شده بود مطابقت داشت. به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازهای و مشخص شد، جسد کشف شده مرد ناشناس متعلق به مهرداد بوده است. با افشای هویت قربانی ماموران در گام بعدی از تحقیقات و با ریکاوری شمارههای تلفنهای گوشی موبایل وی، رد زن جوان به نام نگین را یافتند. این زن گفت: مهرداد را میشناختم و در شبکه مجازی با او آشنا شده بودم. او از من عکس و فیلم گرفته بود و دست به اخاذی میزد. به همین خاطر موضوع را به برادرم گفتم. دو برادرم به همراه دوستشان با مهرداد قرار گذاشتند تا رم عکس و فیلمها را از او بگیرند.
ردیابی متهمان ۵ماه بعد از جنایت خاموش
با اظهارات زن جوان و در حالی که ۵ ماه از جنایت گذشته بود دو برادر وی به نامهای نادر و نریمان و دوستشان سهیل، ردیابی و بازداشت شدند و به جنایت ناموسی اعتراف کردند. به این ترتیب برای دو برادر نگین و دوستشان به اتهام مشارکت در قتل و برای نگین به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر شد و آنها در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در دادگاه
در این جلسه پدر قربانی درخواست قصاص را مطرح کرد. سپس نادر ۳۷ ساله روبهروی قضات ایستاد و گفت: یک روز خواهرم سراغم آمد و از مزاحمتهای مردی به نام مهرداد شکایت کرد. او گفت در فضای مجازی با مهرداد آشنا شده. اما او یک روز مقابل خانه پدریام در اسدآباد رفته و گوشی موبایل خواهرم را بهزور از او گرفته و عکسهای شخصیاش را برای خودش ارسال کرده و سپس دست به اخاذی زده است.
خواهرم میترسید شوهرش به ماجرا پی ببرد. به همین خاطر از من کمک خواست. من هم ماجرا را با برادر کوچک و دوستم در میان گذاشتم. یکبار که مهرداد به حوالی خانه خواهرم در پاکدشت آمده بود، سراغ او رفتیم و او را سوار ماشین کردیم و به بیابانهای پاکدشت بردیم.
ما میخواستیم رمی را که عکسهای شخصی خواهرمان در آن بود، به زور از مهرداد بگیریم. به همین خاطر او را کتک زدیم. او تسلیم شد و رم را که عکسهای شخصی خواهرمان در آن بود به ما داد و ما او را رها کردیم. ما وقتی او را رها کردیم او زنده بود و نمیدانیم بعد از آن چه بلایی سرش آمده است.
نریمان ۳۴ ساله نیز گفت: من و برادرم چند سیلی به او زدیم. اما قصد کشتن او را نداشتیم. سهیل نیز گفت: مهرداد گوشی موبایل خواهر دوستم را هک کرده و به عکسهای خصوصی او دست پیدا کرده بود. او از نگین اخاذی میکرد. به همین خاطر تحت تاثیر حرفهای دوستم قرار گرفتم و همراه آنها مرد مزاحم را سوار ماشین کردیم و به بیابانهای پاکدشت بردیم و او را کتک زدیم. ما برای اینکه او را تنبیه کرده باشیم لباسهایش را از تنش بیرون آوردیم و با لباسهایش پاهایش را بستیم.
وقتی نگین رو بهروی قضات ایستاد، اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت. وی گفت: من در اینستاگرام با مهرداد آشنا شدم. او اعتیاد داشت. من به او گفتم شوهر و بچه دارم، اما قول دادم با مادرش صحبت میکنم تا به او کمک کنند و مواد مخدر را کنار بگذارد. اما بعد از چند روز گفت با مادرش دعوا کرده و مادرش او را از خانه بیرون کرده است.
من وقتی به خانه پدرم در اسدآباد رفته بودم او مقابل خانه پدرم آمد و گوشی مرا گرفت و عکسهای خصوصیام را به گوشی خودش ارسال کرد. او میخواست از من اخاذی کند. به همین خاطر ترسیدم و ماجرا را برای برادرم تعریف کردم. بعد از چند روز که به تهران برگشتم، نشانی مهرداد را به برادرم دادم و آنها با او قرار گذاشتند و رمی را که حاوی عکسهای شخصیام بود از او پس گرفتند.
حکم قصاص برای سه متهم
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به نظر پزشکیقانونی هر سه متهم را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه محکوم کردند. نگین نیز از اتهام معاونت در قتل تبرئه شد. با اعتراض وکیل متهمان به حکم صادره پرونده در شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات عالیرتبه با طرح چند ایراد، حکم صادره را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند.
شکسته شدن حکم قصاص
قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند در نظریه کارشناسان پزشکی قانونی مشخص نشده کدام ضربه به قربانی کشنده بوده. همچنین متهمان هنگام قرار ملاقات با قربانی سلاح سرد یا گرم نداشته و بارها اعتراف کردهاند قصدشان پس گرفتن فلش عکسها بوده و فقط به قربانی مشت و لگد زدهاند. از این رو لازم است با رفع نواقص، پرونده بار دیگر رسیدگی شود. با شکسته شدن حکم قصاص سه مرد جوان آنها بار دیگر در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
قصاص برای سه متهم
در این جلسه بار دیگر اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس سه متهم به دفاع پرداختند و اظهارات قبلیشان را تکرار کردند. نریمان گفت: ما به خاطر مسائل ناموسی مهرداد را به بیابانهای پاکدشت بردیم و میخواستیم رم عکسها را از او بگیریم. اما او مقاومت کرد به همین خاطر به او سیلی زدیم. او سرانجام تسلیم شد و رم را که در جورابش پنهان کرده بود به ما داد. ما برای ادب کردن او لباسهایش را از تنش درآوردیم و پاهایش را بستیم. اما ضربه کشندهای به او وارد نکردیم. دو متهم دیگر نیز اتهام قتل عمدی را نپذیرفتند و مدعی شدند قصد قتل نداشتهاند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده هر سه متهم را به قصاص محکوم کردند.
جانشین فرمانده انتظامی استان اصفهان گفت: عاملان قتل دختربچه ۷ ساله به اسم نازگل که سال گذشته در یکی از مناطق روستایی اصفهان مفقود و به قتل رسیده بود دستگیر و به مرجع قضائی تحویل داده شدند. وی در پایان خاطرنشان کرد: پس از این جنایت متأسفانه برخی افراد سودجو و فرصت طلب با جوسازی رسانهای سعی در انتساب قتل به اتباع بیگانه داشتند که با توجه با دستگیری عاملان قتل، نقش داشتن اتباع بیگانه در قتل نازگل به اثبات نرسید.