arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۴۸۱۲۱
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۵ - ۱۳ بهمن ۱۴۰۳
خاطرات سرلشکر قدر، چهره ارشد ساواک و سفیر شاه در لبنان؛ قسمت دوازده؛

توصیه موسی صدر به ایران درباره حافظ اسد چه بود؟ /شاه به شدت مخالف ارتباط با موسی صدر بود/ماجرای تصادف با ماشین حافظ اسد و همسایگی با او در سوریه

رابطه حافظ اسد روز به روز با این توسعه پیدا می‌کرد تا یک روزی که روابط ما با سید موسی یواش یواش بهتر شد یعنی تلاشی که ما می‌کردیم که سید را نزدیک بکنیم و در شرفیابی هم از حضور اعلیحضرت استدعا می‌کردم که اجازه بدهند که ما به این سید نزدیک بشویم ولی همیشه با مخالفت شدید اعلیحضرت مواجه می‌شدیم و حتی یک دفعه عرض کردم که اجازه بفرمائید یک نحوی از این تجلیل بکنیم و دعوتش بکنیم. فرمودند ما از سید موسی صدر تجلیل بکنیم؟ عقلت را گم کرده‌ای؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: منصور قدر، یکی از چهره های بلندپایه ساواک و سفیر ایران در لبنان و اردن بود. حضور او در لبنان همزمان با فعالیت های امام موسی صدر و شهید چمران در این کشور بود که باعث شکل گیری خاطرات تاریخی قابل توجهی از آن دوره شده است. بنیاد مطالعات ایران در گفتگویی با منصور قدر، بخش‌هایی از خاطرات او را جمع اوری کرده که روزانه بخش‌هایی از آن را منتشر خواهیم کرد:

(لازم به ذکر است که درهم ریختگی برخی از جملات ناشی از گفتگوی شفاهی منصور قدر با مصاحبه کننده است. تا حد عدم مداخله‌ی مستقیم در متن، برخی از مشکلات متنی اصلاح شده است.متن گفتگو از کانال تاریخ شفاهی برداشته شده است.)

سازمان امل نضج گرفت به طوریکه یک واحد نظامی زبده‌ای از آب در آمد و در زمانی که در سال ۱۹۷۵ که سوریه با یاسرعرفات دست به یقه شد و زد و خورد کردند در بیروت سازمان امل با تمام دوستی که با یاسر عرفات داشت دربست رفت در اختیار حافظ اسد و با کمک حافظ اسد با فلسطینی‌ها در این موقع دوستی خودش را هم به مارونیت‌ها نشان داد یعنی ما ترک دوستی با شما نکردیم و گروه سنی نیستیم ولی این کار را به خاطر مسیحی‌های مارونیت نکرد بلکه به خاطر حافظ اسد کرد.

رابطه حافظ اسد روز به روز با این توسعه پیدا می‌کرد تا یک روزی که روابط ما با سید موسی یواش یواش بهتر شد یعنی تلاشی که ما می‌کردیم که سید را نزدیک بکنیم و در شرفیابی هم از حضور اعلیحضرت استدعا می‌کردم که اجازه بدهند که ما به این سید نزدیک بشویم ولی همیشه با مخالفت شدید اعلیحضرت مواجه می‌شدیم و حتی یک دفعه عرض کردم که اجازه بفرمائید یک نحوی از این تجلیل بکنیم و دعوتش بکنیم. فرمودند ما از سید موسی صدر تجلیل بکنیم؟ عقلت را گم کرده‌ای؟ دیدم که این جای اینکه چیز دیگری عرض بکنم نبود و حرفی نزدم یعنی اینکه نتوانستم نظار اعلیحضرت را برگردانم ولی خوب جلوی صحنه همیشه من بودم و سید موسی صدر خیال می‌کرد که من نمی‌گذارم که رابطه او با ایران برقرار بشود.

در همین نزدیکی هایی که با سید موسی صدر پیدا کردیم در یکی از جلسات گفت که شما چرا با حافظ اسد دوستی نمی‌کنید. او ضد عراق است و عراق هم دشمن ایران است. البته ضمن صحبت تا در یکی از شرفیابی‌ها که خودم رفتم تهران و به عرض رساندم که قربان این حافظ اسد بدرد ما می‌خورد و ما از حافظ اسد می‌توانیم استفاده بکنیم و حافظ اسد کمونیست نیست، از روس‌ها استفاده می‌کند برای اینکه راه استفاده دیگری ندارد در مقابل اسرائیل و اعلیحضرت با سیاست خاصی که در مورد فلسطینی‌ها و عربستان سعودی و این‌ها دارند به حافظ اسد مرحمتی بکنند. فرمودند که خودت معتقد هستی که حافظ اسد بدرد خور است.

عرض کردم که ممکن است مصالح و منافع خودش را همیشه در نظر بگیرد ولی از نظر ما یک استفاده‌ای از او می‌توانیم بکنیم کما اینکه در موقعی که من در اردن بودم که می‌خواست رابطه با سوریه برقرار بشود حافظ اسد پیغام داد که بیا به دیدن من چون با حافظ اسد من از زمان سروانی او دوست بودم و قبلاً مثل اینکه به عرضتان رساندم که حافظ اسد چطور روی کار آمد، سروان بود و همسایه من بود در دمشق و سروان نیروی هوایی بود. یک روز که من با اتومبیل از در آمدم بیرون او هم با یک کامن کار Common Car  آمد و زد به اتومبیل من آمدیم پائین و خیلی اظهار تأسف کرد به زبان عربی و گفتم اشکالی ندارد و اتومبیل من بیمه است و ما با البته آن‌ها خیلی محدود بودند و دوستی ما نمی‌توانست از یک حدودی تجاوز بکند ولی ما گاهی با او یک خوش و بشی می‌کردیم و حرفی می‌زدیم گو اینکه خیلی باهوش‌تر از این بود که چیزی پس بدهد ولی در هر صورت این آشنائی بود تا اینکه زد و این یک مرتبه با امین حافظ و دار و دسته او کودتا کردند و از درجه سروانی سرلشکر شد و وزیر دفاع او و صلاح جدید هم دو سروان بودند. این دو سروان هر دو شدند سرلشگر، یکی شد رئیس ستاد ارتش و یکی شد وزیر دفاع و همین حافظ سرهنگ بود شد رئیس جمهور.

 بعداً این دو نفر با هم دست پیکی کردند و کودتا کردند علیه امین حافظ و اتاسی را گذاشتند رئیس جمهور که اتاسی غیر نظامی بود و فرد تحصیلکرده بود و می‌خواست یک سیستم دمکراسی به وجود بیاورد که این‌ها بعد از یک مدتی بین حافظ اسد و صلاح جدید هم اختلافی افتاد و دشمن شدند در جنگ‌های اردن این یک مرتبه مخالفت کرد با تصمیمات اتاسی و نیروی هوائی را در عملیات شرکت نداد و منجر به شکست سوریه در اردن شد که قبلاً اشاره کردیم و بعد هم کودتا کرد و رئیس جمهور شد. در این خلال هم ما یک شبکه‌ای آنجا داشتیم که این شبکه در دمشق لو رفت.

 

نظرات بینندگان