کد خبر: ۸۵۶۳۴۹
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۱۴ - ۲۶ اسفند ۱۴۰۳

خاطرات نخستین مدیرعامل شرکت ملی نفت بعد از انقلاب، قسمت نه:از وقتی گفتند وزرا باید نماز بخوانند دیگر به جلسات نهضت آزادی نرفتم/ روش نضهت آزادی را بعد از انقلاب مطلقا نمی‌پسنددم

من از نزدیک اطلاع نداشتم این‌ها دارند چکار می‌کنند و در آستانه انقلاب که دعوت شدیم عــــــده زیادی در منزل آقای حاج سید جوادی آنجا وقتی باز من دیدم که صحبت از اینستکه آقای خمینی گفتند که نمی‌دانم شورای انقلاب با چه ترتیب باید تشکیل بشود، در شورای انقلاب باید افرادی بروند که نماز خوان باشند و از این مطالب وقتی مطرح شد کــــــه قبلاً هم اشاره کردم من اعتراض کردم و باز هم اعراض کردم و دیگر در جلسات نهضت آزادی نرفتم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: حسن نزیه (زاده ۱۳۰۰ تبریز – درگذشته ۲۴ شهریور ۱۳۹۱ پاریس) سیاستمدار، حقوق‌دان و مدیر اجرایی بود، که از ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ در دولت موقت ایران، به‌عنوان مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران فعالیت می‌کرد.وی در دوره شانزدهم کانون وکلا، در نخستین جلسه هیئت مدیره جدید، نزیه عنوان رئیس کانون وکلا انتخاب شد. حسن نزیه در روز جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱ به علت بیماری آلزایمر، در پاریس درگذشت. خاطرات او توسط تاریخ شفاهی هاروارد جمع آوری شده است.

س ـ آقای نزیه در اینجا اجازه بدهید که اعلامیه‌ای هست که در ۳ بهمن ۱۳۴۱ شورای نهضت آزادی ایران آن را صادر کردند و در اینجا درباره مبارزه علیه تقویت اقلیت‌های ضد اسلامی نوشتند که هیئت حاکمه فعلی "، یعنی حکومت شاه، " برای جلب نظر اربابان خود دست به اقدامات وسیعی برای تقویت حمایت دولت پوشالی اسرائیل که بزرگترین پایگاه دشمنان اسلام و عامل استعمار در خاورمیانه تبدیل می‌شود‌زده و با خرید اجناس و استخدام کارشناسان اسرائیلی و مبادله هیئت‌های مختلف به آن‌ها کمک می‌کند و بهائیان که دلالان اسرائیل در مملکت ما هستنـــــــــــد فراموش نکنید که حیفا و عکا مرکز بهائیان از شهر‌های معروف اسرائیل است در دستگاه‌های حساس مملکت رخنه کرده و روز بروز بر نفوذ آن‌ها در تمام قسمت‌ها مخصوصا دستگاه‌های تبلیغاتی و حتی گفته می‌شود در هیئت دولت زیادتر می‌گردد.

 و همچنین این جا راجع به حق رایی که به زن‌ها داده شده شدیداً مخالفت کرده با این موضوع و عرض کنم، حق رأی زن‌ها را تخطئه کرده، بنابراین این با این تاریخی که هست و شما که در اعلامیه اخیری که نوشتید در آنجا ذکر کردید که در شورای نهضت آزادی با تشکیل شورای انقلاب مخالفت کردید.

در ذهن هر کسی این تداعی می‌شود که شما تا آن تاریخ یعنی از بدو تأسیس نهضت آزادی ایران تا آن تاریخ یعنی تا سال ۱۳۵۷ یکی از رهبران نهضت آزادی بودید، بنابراین الان بنده این جریان را که خواندم که مال شورای مرکزی نهضت آزادی است و در سال ۱۳۴۱ نوشته شده چطور بود که شما در تمام این دوران با اینکه شما خودتان را لائیک می‌دانید و مخالف این چیز‌ها بودید همکاری با نهضت آزادی و رهبری نهضت آزادی را ادامه دادید؟

ج-عمر نهضت آزادی ایران بعد از تأسیس بسیار کوتاه بود یعنی عمر فعالیــــــــت علنی‌اش، و در اندک مدتی تفرقه و تشتتی در داخل نهضت آزادی پیدا شد و بنده اگر به این تعبیر یاد کنیم که هر گروهی در آن اقلیت و اکثریتی وجود دارد شاید بتوانم بگویم من در اقلیتی بودم و شاید هم بشود گفت در اکثریتی حالا دقیقاً نمی‌توانم داد کنم، که مخالف با این قبیل کار‌ها که الان یاد کردید بودیم و به همین مناسبت من شرکت نمی‌کردم در جلسات نهضت آزادی ایران و اگر بگویم که بعضی از این اعلامیه‌ها که شما الان اشاره کردید من بعد از انقلاب این‌ها را دیدم شما تعجب دست نکنید چون در آن تاریخ این‌ها تعدادی در شرایط مخفی گویا منتشر می‌شده و عده‌ای از آخوند‌ها در قم و تهران می‌رسیده و انتشار وسیعش هم در بین مردم خیلی کم بود و خود بنده که عضو مؤسس نهضت آزادی ایران بودم این‌ها را اگر باز هم تکرار می‌کنم می‌گویم، بعد از انقلاب دیدم تعجب نکنید. چون من دیگر کمتر می‌رفتم و روش آقایان را مطلقا نمی‌پسندیدم و اساساً همیشه قائل بودم که اسلام باید در شأن و منزلت خودش باقی بماند به آلایش‌های سیاسی آلوده نگردد در هر فرصتی هم این تذکر را به دوستان می‌دادم. اما بعد از انقلاب یعنی یا در آستانه انقلاب شورای قدیم باید گفت نهضت آزادی ایران دعوت شد همه را دعوت کردند یعنی تا آنجائی که امکان داشت به همه خبر دادند که برویم منزل آقای احمد صدر حاج سید جوادی راجع به مسائل انقلاب صحبت کنند.

-س این دقیقاً چه تاریخی بود؟

 ج- این همان ایا می‌بود که هنوز آقای خمینی در پاریس بود.

 س - ۱۳۵۶ بود.

ج - اوائل ۵۷ همان وقت که بازرگان از پاریس برگشت تهران

س - در این فاصله دیگر با آقایان جلساتی تشکیل نمی‌دادید؟

 ج - تقریباً نه، برای این که نه امکان‌پذیر بود و نه من معتقد بودم با این نحوه کارشان که می‌شنیدم دورا دور چون بیشتر در همین زمینه‌ها بود و عرض کردم کسانی مثل آقای صدر حاج سید جوادی

آقای جعفری این‌ها که بشدت دنبال یک رشته مسائل و عرض کنم که هدف‌های مذهبی بودند که بنده تکرار می‌کنم، فکر می‌کردم باید مذهب را و اسلام را شانش را اعتبارش را حفظ کنیم و با آلایش‌های سیاسی آلوده نکنیم. بنابراین من از نزدیک اطلاع نداشتم این‌ها دارند چکار می‌کنند و در آستانه انقلاب که دعوت شدیم عــــــده زیادی در منزل آقای حاج سید جوادی آنجا وقتی باز من دیدم که صحبت از اینست که آقای خمینی گفتند که نمی‌دانم شورای انقلاب با چه ترتیب باید تشکیل بشود، در شورای انقلاب باید افرادی بروند که نماز خوان باشند و از این مطالب وقتی مطرح شد کــــــه قبلاً هم اشاره کردم من اعتراض کردم و باز هم اعراض کردم و دیگر در جلسات نهضت آزادی نرفتم.

نظرات بینندگان