پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۴۹: امان از امروز باز هوا گرم است و باران و برقی در هیچ یک از نقاط کشور نباریده است. اوقات شاهنشاه تلخ است. خوب شد امروز دو سفیر داشتیم که اعتبار نامه تقدیم میکردند. یکی سفیر چین ملی و دیگری سفیر مصر، یا به عبارت دیگر جمهوری متحده عرب (U.A.R). وقت شرفیابی من خیلی کوتاه شد و به مسائل جاری گذشت. لااقل عرض کردم: آن پولی که باید به حسابی ریخته میشد، انجام شده است. از این جهت راضی شدند. البته پول متعلق به خودشان نیست، مربوط به خرید تانکهاست ولی فرق نمیکند، شاه به کار کشور به اندازه کار خودشان علاقهمندند.
امروز به من امر دادند که برای وزیر خارجه انگلیس پیام بفرستم. چون سر دنیس رایت سفیر انگلیس که اکنون شیخ السفراء است مرد خوبی است، با آن که عمر مأموریتش در آوریل تمام میشود، تا اکتبر برای جشنهای ۲۵۰۰ ساله بماند. من هم اطاعت کردم ولی فکر نمیکنم به جایی برسد، چون وزارت خارجه انگلیس برای آن که جهت جوانان جا باز کند خیلی به اکراه به این اقدامات دست میزند. البته نظر شاهنشاه چیز دیگری است. میل دارند بلکه با این شخص که ایران خواه است، مسأله جزایر را تمام کنند ولی نخواستند که من در پیام خودم این مطلب را بگویم...
سفیر چین که امروز شرفیاب شد، خیلی بیش از سفیر مصر مرا تحت تأثیر قرار داد. مصریها هنوز هم بیحال و از هم در رفته هستند من خیال میکردم در این ده سال که ما با آنها رابطه نداشتهایم، نسل جوان و پر خونی بر سر کار آمده است. این سفیر جوان بود. اعضاء سفارتخانهاش هم که معرفی شدند جوان بودند، ولی من خونی در هیچ یک از آنها ندیدم مثل این که لازم بود بند شلوار آنها را هم کس دیگری ببندد.