کد خبر: ۸۵۵۵۹۶
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۰ - ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

ضعف عملکرد صداوسیما و انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج از کشور؛ دلایل و پیامد‌ها / چرا بودجه هنگفت دولتی، کمکی به کیفیت برنامه‌های صداوسیما نمی‌کند؟

قالب دولتی صدا و سیما موجب شده که این رسانه بر عکس قاطبۀ رسانه‌های جهان، تمام تلاش خود را صرف کند که فعالیت آن، بدون هر گونه پرده پوشی، در چارچوب منافع کارفرمای دولتی آن دیده شود. در واقع انحصار دولتی شرایطی را برای صدا و سیما ایجاد کرده که این رسانه حتی برای درآمد زایی بیشتر نیز از قدرت حکومتی خود استفاده می‌کند و عملا انگیزۀ چندانی برای افزایش کیفیت برنامه‌های خود ندارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مرتضی شربیانی: با نزدیک شدن به ایام نوروز و ضرورت تهیۀ محصولات قابل قبول برای پر کردن اوقات فراغت شهروندان، انتشار جزئیات لایحۀ بودجۀ سال ۱۴۰۴، بار دیگر توجه‌ها را به نقش و کارکرد صدا و سیما در مقایسه باهزینه و بودجه‌ای که مصروف آن می‌شود، معطوف داشت.

مطابق گزارش‌های منتشر شده، بودجۀ صدا و سیما در سال ۱۴۰۴ برابر با ۳۵ هزار میلیارد تومان تعیین شده که این رقم نشانگر افزابشی ۴۵ درصدی نسبت به بودجۀ سال قبلی است. این در حالی است که در سال گذشته نیز ما شاهد افزایش دو برابری بودجۀ صدا و سیما نسبت به سال قبل از آن بودیم (افزایشی بیش از ۲۰۰ درصدی) که خود آن نیز، در زمان طرح و تصویب سرو صدای زیادی به دنبال داشت. البته اگر این مبالغ جهت ایجاد یک فرایند رسانه‌ای کارآمد هزینه شده باشد نمی‌تواند چندان مورد انتقاد واقع شوند چرا که با توجه به نقش رو به فزونی رسانه‌ها در راهبری تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، می‌توان در صورت لزوم هزینه قابل توجهی را برای فعالیت‌های رسانه‌ای مصروف داشته، در انتظار نتایج مثبت حاصل از این هزینه‌ها نشست. اما مشکل در اینجاست که امروز دیگر کمتر می‌توان به بحرانی که در بزرگترین و پر امکانات‌ترین رسانۀ کشور وجود دارد، تردید داشت.

صدا و سیما در ۱۰ سال گذشته ۳ رئیس را به خود دیده و این در حالی است که دو رئیس قبلی صدا و سیما آقایان لاریجانی و ضرغامی هر کدام به تنهایی ۱۰ سال در راس ساختمان جام جم قرار داشتند. دلیل آن هم مشخص است چرا که حتی یک بررسی مختصر شرایط اجتماعی و فرهنگی هم نشانگر آن است که روند تحول در فضای اجتماعی و فرهنگی کشور، درست در حهت عکس ایده آل‌های مد نظر صدا و سیما پیش می‌رود.

در طی حد اقل ۱۰ سال گذشته تقزیبا تمام نظر سنجی‌های معتبر نشان می‌دهد که مخاطبان صدا و سیما به حد اقل ممکن رسیده است و به جرات می‌توان گفت که این مجموعۀ رسانه‌ای عریض و طویل با امکانات، تجهیزات و بودجه‌ای که اصولا با هیچ رسانۀ دیگری در کشور قابل مقایسه نیست، حداقل از اواخر دهۀ هشتاد، نتوانسته هیچ جریان سیاسی و رسانه‌ای موثری را به وجود آورده یا یک فرایند خبری را در راستای منافع ملی به صورت کارآمدی مدیریت نماید. اما چرا چنین است؟ باید گفت برای درک دلایل ضعف صدا و سیما و ناتوانی آن در انجام وظایف ذاتی خود باید به دو نکته به عنوان مهمترین دلایل بروز این شرایط اشاره کرد.

این دلایل عبارتند از: 

۱-در بررسی دلایلی ضعف صدا و سیما شاید مهمترین نکته‌ای که توجه به آن اهمیت زیادی دارد ضعف قوانین موجود در رابطه با رسانه ویا شاید مهمتر از آن، نگاه صلب مجریان به قوانین جاری و قدیمی باشد. نیازی به گفتن نیست که عرصه رسانه از مهمترین حوزه‌های تحول در دوران معاصر بوده، به نحوی که در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و حتی زمان اصلاحات قانون اساسی در سال ۶۸، شرایط رسانه‌ای جهان بسیار با وضع موجود متفاوت بود. درواقع در طی ۳ دهۀ گذشته گسترش تلویزیون‌های ماهواره‌ای، فراگیری اینترنت و توسعۀ شبکه‌های مجازی، فضای رسانه‌ای جهان را به کلی تغییر داده است. در سال ۵۷ و حتی در سال ۶۸ روزنامه‌های چاپی همچنان از مهمترین ابزار‌های اطلاع رسانی به شمار می‌رفتند و تعداد شبکه‌های تلویزیونی بسیار محدود و نقش آنها غالبا رسمی بود؛ لذا با توجه به فضای همان زمان، قوانین ایران به افراد حقیقی و حقوقی مجوز انتشار روزنامه را اعطا نمود، اما شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی را موضوعی حاکمیتی تلقی نموده و مجوز توسعۀ ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی را تنها در اختیار دولت قرار داد. اما همانگونه که پیش از این گفته شد در طی ۳ دهۀ گذشته توسعۀ فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی موجب تضعیف اهمیت رسانه‌های چاپی در حوزۀ خبر رسانی و سرگرمی گردید و نقش شبکه‌های تلویزیونی در زمینه اطلاع رسانی و سرگرمی به شدت گسترش یافت.

در واقع در شرایط امروز جهان، شبکه‌های تلویزیونی همان نقشی را ایفا می‌کنند که روزنامه‌ها و مجله‌ها در سال‌های دهۀ ۶۰ و ۷۰ شمسی ایفا می‌نمودند و منطقا در ایران نیز مانند اغلب کشور‌های جهان، ضرورت داشت که مجوز تاسیس ایستگاه‌های تلویزیونی به بخش‌های غیر دولتی داده شود، تا تنوع و تکثر مورد نیاز در در فضای رسانه‌ای کشور فراهم آید. اما با کمال تاسف در برابر تاسیس رسانه‌های تصویری مقاومت شده که این سیاست موجب شده که صدا سیما به تنها رسانۀ تصویری و فعال مایشاء در کشور تبدیل شود. این معضل از یک طرف باعث گردیده که امکان فعالیت در یک محیط رقابتی برای جذب مخاطب از رسانه ملی کشور سلب گردد و از طرف دیگر با توجه به استاندارد‌های تنگ نظرانۀ حاکم بر صدا و سیما، انبوه چهره‌های با استعداد برای فعالیت در حوزۀ رسانه، مجالی برای بروز توانایی‌ها و استعداد‌های خود نیابند. 

۲-دیگر موضوعی که لازم است در بررسی دلایل ضعف عملکرد صدا و سیما مورد توجه قرار گیرد ناسازگاری ذاتی فعالیت رسانه‌ای با شیوه‌های کار در بخش دولتی است. می‌دانیم که رسانه‌ها در دنیای امروز مسئولیت پر کردن بخش قابل توجهی از اوقات فراغت را بر عهده گرفته و نقشی پر رنگ در صنعت سرگرمی دارند. در این چارچوب فعالیت رسانه‌ای به تجارتی عظیم و پر سود تبدیل شده که مهمترین معیار در آن میزان مخاطبین و نظرات آنها در خصوص محتوای ارائه شده در رسانه است. این در حالی است که رسانه‌ها در جهان امروز از جمله مهمترین ابزار‌های قدرت نیز به شمار می‌روند و بخش مهمی از قدرت دولت‌ها ناشی از توانایی آنها برای ایجاد تصویر مطلوب از خود در افکار عمومی و یا شکل دادن افکار عمومی در راستای منافع خود است؛ لذا اهمیت و وجوه سیاسی فعالیت‌های رسانه‌ای اصلا قابل صرف نظر کردن نیست. در واقع و به طرز خلاصه باید گفت هر رسانه‌ای یک کارفرما دارد و گروهی مخاطب. تمام رسانه‌های جهان بدون استثنا در جهت منافع کارفرمای خود فعالیت می‌کنند این در حالی است که نبض رسانه و هر قضاوتی در خصوص کارکرد آن بستگی مستقیم به میزان مخاطبان رسانه و رضایت آنان دارد؛ لذا تمام رسانه‌های جهان در حالی که چارچوبی برای تامین منافع کارفرمای خود در نظر می‌گیرند، تمام تلاش خود را به کار می‌برند که فعالیت‌های خود را در راستای منافع مخاطبان جلوه دهند. این در حالی است که قالب دولتی صدا و سیما موجب شده که این رسانه بر عکس قاطبۀ رسانه‌های جهان، تمام تلاش خود را صرف کند که فعالیت آن، بدون هر گونه پرده پوشی، در چارچوب منافع کارفرمای دولتی آن دیده شود. در واقع انحصار دولتی شرایطی را برای صدا و سیما ایجاد کرده که این رسانه حتی برای درآمد زایی بیشتر نیز از قدرت حکومتی خود استفاده می‌کند و عملا انگیزۀ چندانی برای افزایش کیفیت برنامه‌های خود ندارد. هر رسانه‌ای در جهان برای افزایش درآمد‌های خود تلاش می‌کند برنامه‌های خود را جذابتر و باکیفیت‌تر نموده از چهره‌های رسانه‌ای قوی و حرفه‌ای برای افزایش مخاطب‌های خود استفاده نماید. اما می‌بینیم که صدا و سیما جهت حذف و تضعیف رقبا از توان حکومتی خود استفاده نموده، نه تنها انگیزه‌ای جهت جذب نیرو‌های بااستعداد و توانمند ندارد، بلکه حتی نیرو‌های توانمندپرورش یافته در داخل ساختار خود را به دلایل ایدئولوژیک به سادگی حذف می‌نماید. در این چارچوب است که اتفاقا تامین بودجۀ صدا و سیما توسط دولت و افزایش مداوم این بودجه‌ها نیز، نه تنها کمکی به افزایش کیفیت برنامه‌های صدا و سیما نمی‌کند، بلکه بیشتر آن را در مسیر بی اعتنایی به مخاطبین و جلب رضایت اصحاب قدرت می‌کشاند. در سال‌های اخیر هم کاملا قابل مشاهده است که افزایش بودجه و توسعه و تنوع شبکه‌ها کمکی به جذابتر شدن برنامه‌ها نکرده و حتی با افزایش غلظت ایدئولوژیک محصولات صوتی و تضویری، مردم را از پی گیری و اعتماد به این رسانه مهم رویگردان نموده است. 

مروری بر رسانه‌ها و همچنین نتایج انتخابات سال‌های اخیر و شاید مهمتر از همه اظهارات نامزد‌های تصدی سمت رئیس جمهوری، نشان می‌دهد که هیچ کس در تعدد و عمق مشکلات کشور تردید ندارد و می‌توان گفت که تقریبا همه از ساده‌ترین شهروند تا عالیترین سیاستمدار اذعان دارند که کشور درگیر مشکلات عدیده و پیچیده ای است. اما در اینکه مهمترین مشکل که حل آن بالاترین اولویت را در سیاهۀ مشکلات کشور دارد، کدامست، محل اختلاف شدیدی در بین این جمع انبوه است. در این راستا به نظر می‌رسد که می‌توان نوع دیگری به مشکلات نگریست و توجه را به نکته جدیدی معطوف کرد. نکته‌ای که هر چند آشکار است، اما کمتر شده که آن را ریشۀ مشکلات و یک معضل بزرگ امنیتی و اجتماعی تلقی نمود. مشکلی که در نتیجۀ ضعف صدا و سیما و ناکار آمدی ساختار رسانه‌ای کشور پدید آمده و موجب انتقال مرجعیت رسانه‌ای به خارج از کشور گردیده و بی توجهی به آن تاکنون عواقب فاجعه باری را پدید آورده است. البته بدیهی است بحث در خصوص مشکلات ناشی از ضعف توان رسانه‌ای در سال‌های اخیر، مجال دیگری را می‌طلبد، اما در یک ارزیابی کلی می‌توان بخش قابل توجهی از ناامیدی فراگیر در جامعه، عدم اطمینان به آینده و فرار گسترده سرمایه و نیرو‌های متخصص را ناشی از ضعف مزبور (البته در کنار سایر مشکلات غیر قابل کتمان) دانست. موضوعی که ضرورت نگاه ملی و غیر سیاسی به ضعف فراگیر در ساختار رسانه‌ای کشور را افزایش داده و لازم است در یک قالب ملی، غیر سیاسی و فراجناحی برای رفع آن، در اسرع وقت چاره اندیشی لازم به عمل آید.

نظرات بینندگان