کد خبر: ۸۵۳۵۹۰
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۷ - ۱۱ اسفند ۱۴۰۳

ببینید: کریدوری که چشم بر ایران بست / گزارشی از کریدور لاجورد که روزگاری قرار بود از ایران بگذرد

در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۷ (۲۴ آبان ۱۳۹۶) در عشق‌آباد ترکمنستان موافقتامه کریدور لاجورد که به لاپیس – لازولی نیز شناخته می‌شود در سطح وزیران به امضای کشور‌های افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه به امضا رسید و یکسال بعد افتتاح شد. این کریدور به‌عنوان یکی از کریدور‌های مهم ترانزیتی در منطقه آسیای مرکزی شناخته می‌شود، این کریدور با هدف اتصال کشور‌های افغانستان و آسیای مرکزی به بازار‌های جهانی طراحی شده است. از آنجا که کریدور لاجورد افغانستان را از طریق ترکمنستان و جمهوری باکو به گرجستان و ترکیه و در نهایت اروپا متصل می‌کند هدف آن را کاهش وابستگی افغانستان به مسیر‌های سنتی از جمله ایران و پاکستان قلمداد می‌کنند که از طریق دریای خزر و قفقاز، کالا‌های تجاری افغانستان را به اروپا منتقل می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سید حمزه صالحی؛ سرویس سیاست «انتخاب»: در 15 نوامبر ۲۰۱۷ (۲۴ آبان ۱۳۹۶) در عشق‌آباد ترکمنستان موافقتامه کریدور لاجورد که به لاپیس – لازولی نیز شناخته می‌شود در سطح وزیران به امضای کشورهای افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه به امضا رسید و یکسال بعد افتتاح شد. این کریدور به‌عنوان یکی از کریدورهای مهم ترانزیتی در منطقه آسیای مرکزی شناخته می‌شود، این کریدور با هدف اتصال کشورهای افغانستان و آسیای مرکزی به بازارهای جهانی طراحی شده است. از آنجا که کریدور لاجورد افغانستان را از طریق ترکمنستان و جمهوری باکو به گرجستان و ترکیه و در نهایت اروپا متصل می‌کند هدف آن را کاهش وابستگی افغانستان به مسیرهای سنتی از جمله ایران و پاکستان قلمداد می‌کنند که از طریق دریای خزر و قفقاز، کالاهای تجاری افغانستان را به اروپا منتقل می‌کند.
 
در نگاهی دقیق‌تر این کریدور شهر تورغندی در استان هرات افغانستان را با خطوط راه‌آهن و بزرگراه‌ها به عشق‌آباد پایتخت ترکمنستان و سپس بندر ترکمن‌باشی متصل خواهد کرد و سپس بعد از آن تا باکو، تفلیس و آنکارا و سپس استانبول و در نهایت اروپا ادامه پیدا خواهد کرد. در ابتدای طراحی این کریدور قرار بود مسیر آن از طریق ایران باشد؛ زیرا مسیر ایران هم از لحاظ بُعد مسافت و هم هزینه مزیت‌های بسیار بیشتری برای افغانستان داشت؛ اما عوامل زیادی باعث شد این کریدور تغییر مسیر داده و ایران را حذف کند. مهم‌ترین و تکراری‌ترین دلیلی که در طی نزدیک به دو دهه گذشته ایران را از تمامی مزیت‌های وجودی خود محروم کرده است مسئله تحریم است که این موضوع مسئله مهم دیگری را به دنبال خود دارد و آن هم فشار آمریکا بر کشورها برای عدم همکاری با تهران و انزوای ایران است که متاسفانه در بحث کریدورها موفق بوده است و ایران را یکی از مهم‌ترین مزیت‌های خود محروم کرده است. جدا از این دو عامل نیاز افغانستان به تنوع‌سازی مسیرهای تجاری خود با توجه به عدم موفقیت همکاری ایران، هند و افغانستان در تکمیل بندر چابهار و زیرساخت ناکافی مسیر منتهی به آن و نیز استفاده ابزاری پاکستان از بندر کراچی علیه افغانستان مقامات کابل در سال 2017 مسیر جدید لاجورد را که با نقش آفرینی و فرصت طلبی ترکیه طراحی شده بود پذیرفتند. 
 
با این حال نقش ترکیه هم در این زمینه که به شکل فعالانه و دائمی به دنبال تبدیل ایران به یک سیاه چاله ژئوپلیتیک است قابل کتمان نیست؛، چرا که ترکیه با همکاری حکومت باکو تلاش زیادی داشتند تا از طریق راه‌اندازی پروژه‌های بزرگ بین‌المللی از جمله کریدور «لاجورد» یا «لاپیس - لازولی» رقابت ژئوپلیتکی منطقه را به نفع خود تغییر بدهند. نکته دیگر این است که کشورهای حوزه دریای کاسپین و ترکیه به دنبال این هستند تا به هر نحو هندوستان و پاکستان را هم به این کریدور متصل کنند؛ اما مهم‌تر از همه این نکته است که با اتصال کریدور میانی و کریدور لاجورد آثار زیانبار آن برای ایران بیشتر می‌شود. کریدور میانی با متصل کردن چین و ترکیه از طریق قفقاز، دریای خزر و آسیای میانه و عبور از کشورهای جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان، مسیر میانی جاده تاریخی ابریشم را دوباره احیاء کرده و از طریق کریدور لاپیس لازولی تا افغانستان امتداد پیدا کرده است. ترکیه در نظر دارد تا سال 2030 مدت زمان انتقال کالا از طریق کریدور میانی را کاهش و میزان تجارت از این مسیر را به 3 برابر کنونی یعنی 10 میلیون تن در سال افزایش دهد. همچنین براساس سند بلندمدت اقتصادی ترکیه، پیش‌بینی می‌شود سهم حمل و نقل ریلی از انتقال کالا تا سال 2053 میلادی به 22 درصد برسد. در اصل دولت ترکیه براساس اصل برد-برد از پروژه کمربند و جاده حمایت کرده و کارکرد کریدور میانی نیز به  ب اساس یاداشت تفهم پکن و آنکارا در سال 2015 به موازات پروژه کمربند و جاده بوده است. همچنین ایجاد پیوستگی میان خطوط حمل و نقل و ریلی منطقه با افتتاح احتمالی کریدور زنگزور نیز اهمیت ژئوپلیتیکی کریدور میانی را افزایش خواهد داد که در صورتت تحقق حتی خطر تمامیت ارضی هم برای ایران هم در پی خواهد داشت.
 
در مجموع طراحی کنونی کریدور لاجورد به گونه‌ای طراحی و اجرا شده است که  نیازی به عبور از ایران ندارد. در این راستا، ترکیه با استفاده از زیرساخت‌های پیشرفته خود مانند شبکه ریلی و بنادر، به‌طور جدی در این رقابت جایگاه برجسته‌ای پیدا کرده است. در واقع، ترکیه توانسته است به‌عنوان یک پل ارتباطی مهم بین آسیای مرکزی و اروپا عمل کند. این کشور با بهره‌گیری از مزایای موقعیت جغرافیایی خود و همچنین توافقات اقتصادی با کشورهای آسیای مرکزی و چین، که در چارچوب پروژه کمربند و جاده قرار دارد، به‌طور گسترده‌ای از این کریدور بهره‌برداری می‌کند. این وضعیت باعث می‌شود ایران که همواره در گذشته به‌عنوان مسیر اصلی ترانزیتی برای افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی عمل می‌کرد، از این مزیت بزرگ دور بماند و در مقابل فضای ژئواکونومیک آسیای مرکزی و بخش مهمی از آسیای جنوبی در اختیار ترکیه قرار بگیرد که این امر تهدیدی برای موقعیت ژئوپلیتیکی و اقتصادی ایران به‌عنوان کانون ترانزیت طبیعی در منطقه است. ایرانبرای رهایی از وضعیتی که بر آن تحمیل شده باید با استفاده از سیاست‌های فعال و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حمل و نقل، نقش خود را در ترانزیت کالاها و منابع طبیعی در منطقه تقویت کند.
 
رقابت ایران و ترکیه در زمینه ترانزیت نه تنها به‌صورت مستقیم در کریدور لاجورد بلکه در سایر پروژه‌های ترانزیتی منطقه‌ای نیز قابل مشاهده است. ترکیه به‌ویژه با توسعه زیرساخت‌های خود در بنادر و شبکه‌های ریلی، در تلاش است تا برتری خود را در این زمینه حفظ کند. این در حالی است که ایران به دلیل تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی نتوانسته است زیرساخت‌های حمل و نقل خود را به‌طور مطلوب توسعه دهد و از این رو در رقابت‌های منطقه‌ای ضعیف‌تر عمل کرده است.
 
در مجموع، کریدور لاجورد تهدیدی جدی برای موقعیت ایران به‌عنوان یک کشور ترانزیتی در منطقه است. اگر ایران نتواند زیرساخت‌های خود را به‌طور مؤثر توسعه دهد و در عرصه‌های بین‌المللی نقش خود را به‌عنوان یک کانون ترانزیت تقویت کند، ممکن است در آینده‌ای نزدیک با بحران‌های اقتصادی و از دست دادن جایگاه ژئوپلیتیک خود در ترانزیت بین‌المللی مواجه شود. از این رو، ایران باید به‌طور جدی در زمینه‌های مختلف از جمله دیپلماسی اقتصادی، توسعه زیرساخت‌ها و تقویت روابط با کشورهای آسیای مرکزی و سایر کشورهای همسایه سرمایه‌گذاری کند تا جایگاهش در این بیش از این تضعیف نشود.
 
در مجموع دلایل احداث کریدور لاجورد عبارتند از:
 
1-  کاهش وابستگی افغانستان به ایران و پاکستان: این کریدور جایگزینی برای مسیرهای تجاری از طریق ایران و پاکستان است که به افغانستان امکان می‌دهد صادرات و واردات خود را از مسیرهای جدید مدیریت کند.
 
2- تلاش تریکه و باکو برای افزایش نفوذ خود در منطقه: این مسیر باعث افزایش نقش ترکیه و جمهوری آذربایجان در حمل‌ونقل بین‌المللی شده و موقعیت ژئوپلیتیک آنها را تقویت می‌کند.
 
3- تقویت پیوندهای اقتصادی آسیای مرکزی و قفقاز: کشورهای عضو این کریدور می‌توانند از تسهیلات تجاری جدید بهره ببرند و همکاری‌های اقتصادی خود را گسترش دهند.
 
4- رقابت با مسیرهای حمل‌ونقل سنتی ایران: این کریدور رقیب مسیرهای عبوری ایران است که از گذشته نقش کلیدی در تجارت منطقه داشته است.
 
عواقب و ضررهای این کریدور برای ایران
 
1- کاهش درآمد ترانزیتی: ایران یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت کالا در منطقه بوده است، اما با توسعه کریدور لاجورد، حجم قابل‌توجهی از کالاهای عبوری از مسیر ایران منحرف خواهد شد.
 
2-  تضعیف جایگاه ژئوپلیتیک ایران: کاهش وابستگی افغانستان به مسیرهای ایران، نفوذ ایران در این کشور را تضعیف کرده و موقعیت تهران در معادلات منطقه‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
 
3- افزایش نفوذ ترکیه و آذربایجان: این دو کشور به دلیل موقعیتشان در کریدور لاجورد، نفوذ اقتصادی و سیاسی بیشتری در منطقه خواهند داشت که ممکن است به زیان ایران تمام شود.
 
4- از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی: سرمایه‌گذاری‌های ایران در زیرساخت‌های ترانزیتی ممکن است تحت تأثیر این تغییر مسیر دچار کاهش بازدهی شود.
 
5- افزایش فشارهای ژئوپلیتیک: با کاهش وابستگی کشورهای منطقه به مسیرهای ایران، امکان اعمال فشارهای اقتصادی و تحریمی علیه تهران افزایش خواهد یافت.
 
کریدور لاجورد یک مسیر جایگزین برای ترانزیت کالا در منطقه است که کشورهای افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه را به هم متصل می‌کند. این مسیر از یک سو باعث کاهش وابستگی افغانستان به ایران و پاکستان شده و از سوی دیگر، نفوذ ترکیه و آذربایجان را در منطقه تقویت می‌کند. برای ایران، این کریدور به معنای کاهش درآمدهای ترانزیتی، تضعیف جایگاه ژئوپلیتیک و از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی خواهد بود. در نتیجه، این مسیر می‌تواند تأثیرات منفی جدی بر موقعیت اقتصادی و سیاسی ایران در منطقه داشته باشد که باید با اقدامات زیرساختی از عوارض آن کاسته شود.
نظرات بینندگان