بیبیسی: زمانی که قدرتالله مکتب را تمام کرد، بیشتر دوستانش شروع به آماده شدن برای رفتن به دانشگاه کردند؛ اما او در خانه ماند چون وزنش آنقدر زیاد بود که در یک صندلی جا نمیشد.
او گفت: «مدام فکر میکردم، چطور میتوانم با این وزن به دانشگاه بروم؟ و حتی اگر بروم، احتمالاً هیچ فایدهای برای من نخواهد داشت.»
وزن قدرتالله به ۲۱۶ کیلوگرم رسیده بود. با وجود قد بلند ۱۸۰ سانتیمتری، شاخص توده بدنش ۶۷ و اندازه دور کمرش ۵۸ اینچ بود.
او اهل جلالآباد در جنوبشرق افغانستان است، یک سال پیش، تلاش برای کاهش وزن خود را آغاز کرد و تنها در ۱۰ ماه توانست به مردی سالم، فعال و با اندامی متناسب بدل شود.
«هرگز کسی را به اندازه خودم چاق ندیده بودم»
اضافه وزن قدرتالله از نوجوانی شروع شد. او سه سال پیش، زمانی که مکتب را تمام کرد، به طرز قابل توجهی چاق شده بود.
او میگوید: «هرگز کسی را به اندازه خودم چاق ندیده بودم. زندگیام سختتر از دیگران بود. نمیتوانستم کارهای روزانهام را انجام دهم، اما برای دیگران همهچیز عادی به نظر میرسید.»
در افغانستان، از هر هشت مرد، حدودا یکی شاخص توده بدن بالای ۳۰ دارد و وزن قدرتالله او را در دسته افراد با چاقی مفرط قرار میداد. وزن زیاد سبب شده بود تحرکش کاهش یابد.
او میگوید: «نه میتوانستم به کوهپیمایی بروم و نه شنا کنم. نمیتوانستم هیچ فعالیت دیگری انجام دهم. حتی راه رفتن برایم مشکل شده بود.»
قدرتالله برای رفتوآمد روزانه، کاملا وابسته به تاکسیهای موتوری (توکتوک) شده بود؛ و از آنجاییکه فضای بیشتری را اشغال میکرد، باید هزینه اضافی میپرداخت. پیدا کردن کفش و لباس نیز برایش چالشبرانگیز بود.
او میگوید: «کفشهایم زیاد دوام نمیآوردند؛ نمیتوانستند وزنم را تحمل کنند، و به همین ترتیب مصرف لباسم هم بالا بود. برای دوخت لباسهایم ۹ متر پارچه نیاز داشتم.»
چاقی مفرط، همچنین سبب شده بود مورد تمسخر و اذیت و آزار قرار بگیرد.
قدرتالله میگوید: «سعی میکردم زیاد بیرون نروم، چون مردم به من میخندیدند و پشت سرم حرفهای مختلفی میزدند.»
مشکلات سلامتی
به دلیل اضافه وزن، سلامتی قدرتالله رو به وخامت گذاشت؛ به دیابت، کلسترول بالا و فشار خون بالا مبتلا شد.
او میگوید: «باید دو بالش بزرگ زیر سرم میگذاشتم و خیلی وقتها نشسته به خواب میرفتم.»
پزشکان به او توصیه کردند که وزن خود را کم کند.
«به رژیم غذایی جدید عادت کردم»
هیواد خان، برادر بزرگتر قدرتالله نیز از چاقی رنج میبرد، اما توانسته بود وزن خود را از ۱۱۰ کیلوگرم به ۷۰ کیلوگرم کاهش دهد. بنا بر این، قدرتالله با خودش فکر کرد که او هم میتواند مسیر برادرش را طی کند.
به باشگاه رفت و یک مربی استخدام کرد تا برایش برنامه رژیمی متناسب ترتیب بدهد.
قدرتالله خوردن غذاهای چرب، برنج، نوشابههای گازدار و گوشت را کنار گذاشت، و گزینههای سالمی مانند سفیده تخممرغ، سالاد، سینه مرغ آبپز، ماهی و نان جو را جایگزینش کرد.
او میگوید: «در ابتدا، کاهش میزان غذا برایم سخت بود چون قبلاً خیلی زیاد میخوردم. اما برنامه رژیم غذاییام را دنبال کردم و در نهایت به آن عادت کردم. همچنین زیاد آب مینوشیدم.»
روزانه تا پنج ساعت در باشگاه وقت میگذراند. به زودی بدنش شروع به کوچک شدن کرد. ظرف ۱۰ ماه، قدرتالله از ۲۱۶ کیلوگرم به ۹۱ کیلوگرم رسید و بیش از نیمی از وزن بدنش را از دست داد. به طور متوسط، این معادل کاهش ۴۰۰ گرم وزن در روز میشود. اندازه دور کمرش به ۳۴ اینچ کاهش یافت، اما شاخص توده بدن او ۲۹ است که نشان میدهد هنوز اضافهوزن دارد.
همهگیری چاقی
براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، یک نفر از هر هشت نفر در دنیا با چاقی زندگی میکند.
چاقی میتواند باعث افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی شود؛ میتواند بر سلامت استخوانها و تولید مثل تأثیر بگذارد و همچنین خطر ابتلا به برخی از سرطانها را افزایش دهد.
چاقی بر کیفیت زندگی و فعالیتهایی مانند تحرک و خواب تأثیر میگذارد.
اداره بهداشت ملی بریتانیا به مردم توصیه میکند که وعدههای غذایی را نادیده نگیرند و بیش از یک کیلوگرم در هفته وزن کم نکنند.
دکتر ابراهیم دلیلی که در بریتانیا مستقر است، میگوید وزن قدرتالله بسیار بالا بود و برای چنین افرادی، مصرف کالری کمتر مشکلی ایجاد نمیکند، زیرا آنها به خاطر چاقی بعداً کالری مصرفی خود را جبران میکنند.
او میگوید: «وزن اضافی تأثیرات منفی بر زندگی دارد، بنابراین کاهش وزن برای او ضروری بود. قدرتالله رژیم غذاییای را دنبال کرده که پروتئین، کالری و ویتامینهای کافی به او میرسانده است. بنابراین، رژیم غذایی و برنامه ورزشی او روند کاهش وزن را تسریع کرده است.»
احیای اعتماد به نفس
والدین و شش خواهر و برادر قدرتالله از پیشرفتی که او در کاهش وزن بدست آورده، خوشحالند.
او میگوید: «من حالا یک قدرتالله کاملاً متفاوتی برای والدینم هستم. قبلاً خیلی ناراحت بودند که به دلیل وزن زیادم در چنین سن جوانی با اینهمه بیماری دستوگریبانم. اما حالا خیلی خوشحال هستند.»
قدرتالله اما میخواهد در مسیر کاهش وزن از این هم جلوتر برود و به وزن ایدهآلش که ۷۵ کیلوگرم است، برسد.
او حالا لذتهای کوچک زندگی را باز یافته است. میتواند از حملونقل عمومی استفاده کند، به راحتی سوار توکتوک شود و حتی کریکت بازی کند. میگوید: «حالا زندگی من خیلی عادی است و خوشحالم.»
قدرتالله در نظر دارد پرستاری بخواند و به پدرش در کسبوکار دارو در ننگرهار کمک کند.
قبل از شروع دانشگاه اما، لازم است همه لباسهایش را نو کند.
او میگوید: «تمام لباسهای قدیمیام حالا برایم بیفایده شدهاند و به درد کس دیگری هم نمیخورند.»