arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۴۷۷۵۸
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۲۳ - ۱۰ بهمن ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۴۹: شهبانو در تجسس شاه بود

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح شهبانو به رامسر تشریف بردند که کنگره پزشکی رامسر را افتتاح فرمایند. بنابراین قرار گذاشتیم با شاهنشاه بعد از ظهر گردش برویم و ساعت ۶٫۳۰ هم از مؤسسه اطلاعات بازدید فرمایند. ظهر خبر شدم که علیا حضرت به جای ساعت ۵، ساعت ۳ بعد از ظهر مراجعت می‌فرمایند. به شاهنشاه عرض کردم: در این صورت ممکن است شهبانو هم بخواهند به مؤسسه اطلاعات تشریف بیاورند. فرمودند: خیر! به هر صورت ما به گردش رفتیم و شهبانو برگشتند و تصمیم گرفتند که به مؤسسه اطلاعات تشریف بیاورند. هر چه سعی کردند با تلفن نتوانستند ما را پیدا کنند. البته فقط من میدانستم که شهبانو در تجسس شاهنشاه هستند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
 
شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۴۹: صبح سمیعی رئیس سابق سازمان برنامه و رئیس فعلی بانک مرکزی، دیدنم آمد. از وضع مالی دولت بی نهایت نگران بود.
 
بعد شرفیاب شدم، شمه‌ای از وضع را که سمیعی جرأت نمی‌کند به عرض برساند، عرض کردم. شاهنشاه ناراحت شدند. ولی چاره ای نیست، وظیفه من است که بدهم. 
 
ناهار کیشی، نخست وزیر سابق ژاپن، با وزیر اقتصاد و وزیر خارجه و عده ای از وزرای دیگر، مهمان من بودند. 
 
صبح شهبانو به رامسر تشریف بردند که کنگره پزشکی رامسر را افتتاح فرمایند. بنابراین قرار گذاشتیم با شاهنشاه بعد از ظهر گردش برویم و ساعت ۶٫۳۰ هم از مؤسسه اطلاعات بازدید فرمایند. ظهر خبر شدم که علیا حضرت به جای ساعت ۵، ساعت ۳ بعد از ظهر مراجعت می‌فرمایند. به شاهنشاه عرض کردم: در این صورت ممکن است شهبانو هم بخواهند به مؤسسه اطلاعات تشریف بیاورند. فرمودند: خیر! به هر صورت ما به گردش رفتیم و شهبانو برگشتند و تصمیم گرفتند که به مؤسسه اطلاعات تشریف بیاورند. هر چه سعی کردند با تلفن نتوانستند ما را پیدا کنند. البته فقط من میدانستم که شهبانو در تجسس شاهنشاه هستند و بالأخره ترتیبی دادم که چند دقیقه قبل از ورود شهبانو به مؤسسه اطلاعات، شاهنشاه وارد آن جا شوند. به خیر گذشت، گو این که سوءظنی باقی ماند!
 
سر شام بودم......

 

نظرات بینندگان