پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دونالد ترامپ در آخرین اظهار نظر درباره ایران و در گفتوگو با شبکه فاکس نیوز گفت که خیلی خوب میشود اگر بدون حمله اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران، بتوانیم مسائل با ایران را حل کنیم. برخی معتقدند که ترامپ علاقمند است که موضوعات مورد اختلاف با ایران از جمله موضوع هستهای را با مذاکره حل و فصل کند.
به جهت بررسی موضوع فوق، «انتخاب» گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در نیویورک، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
صحبتهای اخیر ترامپ درباره ایران ناشی از تغییر نگاه او به ایران است؟
لحن و محتوا سخنانی که ترامپ بعد از شروع به کار در مورد ایران بر زبان رانده، بیشتر دیپلماتیک بوده تا خصمانه. این نحوه برخورد این احتمال را بیش از پیش تقویت کرده که او قصد دارد به عنوان اولین قدم در ارتباط با ایران، رسما به ایران پیشنهاد مذاکره بدهد و از تهدید یا اعمال فشار سخن نگوید. او از جمله پنج شنبه گذشته طی مصاحبهای در پاسخ به سؤالی در مورد احتمال حمله به تأسیسات هستهای ایران، اظهار امیدواری کرد که "خوب است مشکل بدون نیاز به چنین اقدامی حل شود. " وی اضافه کرد که "اگر آنها حاضر به معامله نشوند هم فکر میکنم مشکلی نیست. " او اضافه کرد که طی روزهای آینده با افراد مختلف صحبت خواهد کرد. ترامپ در همان روز در مصاحبهای با فاکس نیوز نیز گفت آماده برای یک معامله هستهای با ایران است. در پاسخ به سؤالی که آیا از حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران حمایت میکند گفت: "باید دید. " او در همین یک هفته در چند نوبت دیگر نیز اظهارات مشابهی داشته و گفته که به زودی ملاقاتهایی در مورد ایران خواهد داشت. ویژگی اشارات او در این مدت این است که اولاً تنها از مذاکره و توافق صحبت کرده و ثانیاً لحن او عمدتاً توام با خونسردی و بدون لفاظیهای تهدیدآمیز بوده است. این در حالی است که برخورد او قبل از انتخابات و در فاصله انتخابات تا شروع به کار متفاوت بود. او از جمله در جریان بحثها در مورد کم و کیف پاسخ اسرائیل به عملیات وعده صادق 2 که قبل از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در جریان بود، برخلاف بایدن از حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران اعلام حمایت کرده بود. لازم به یادآوری است که مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ، نیز در آن دوره خواستار حمله اسرائیل به ترمیال نفتی خارک و تأسیسات هستهای شده بود. ترامپ بعد از شروع به کار تنها در یک نوبت در 21 ژانویه در ملاقات با خانواده گروگانهای اسرائیلی شعارهای همیشگیاش را تکرار کرد و مدعی شد که اگر او در قدرت بود، ایران پول نداشت که به حماس و حزب الله بدهد و حادثه 7 اکتبر اتفاق نمیافتاد. مارک روبیو، وزیر خارجه ترامپ، نیز در این دوره اظهاراتی علیه ایران داشت، اما به نظر میرسد که ترامپ اینبار بویژه اصرار خواهد داشت که تصمیمات عمده را خود اتخاذ کند و در این رابطه از همکارانش انتظار وفاداری و اطاعت کامل خواهد داشت. عدم همکاری با کسانی مثل بولتون و پمپئو و اخراج علنی برایان هوک را باید بیشتر ناشی از تنش در رابطه با آنها دانست. اخراج علنی برایان هوک نیز گفته میشود ناشی از اختلافات داخلی در تیم او یا اظهار نظر هوک در باره ایران قبل از اتخاذ و اعلام تصمیم توسط ترامپ بوده است.
آیا ایران این صحبتها را یک نشانه مثبت تلقی خواهد کرد؟
ایران باید این صحبتها را نشانه تمایل ترامپ به مذاکره قبل از هر اقدام دیگری تفسیر کند. او در دور اول ریاست جمهوریاش نیز تا قبل از خروج از برجام اصرار بر مذاکره برای "اصلاح برجام" داشت و این اصرار را بعد از خروج از برجام نیز ادامه داد و کسانی را نیز واسطه کرد. البته سؤال مهم این است که این بار ترامپ چه انتظاری از مذاکره با ایران خواهد داشت. آیا مذاکراتی غیر مستقیم بین ایران و 1+4 در مورد احیای برجام مانند دوره بایدن برای ترامپ کافی خواهد بود، یا او بر مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا در مورد طیفی از موضوعات با هدف حل جامع مشکلات اصرار خواهد داشت. مایک والتز، مشاور امنیتی ترامپ، گفته است که دولت طی ماه فوریه تصمیم نهایی خود را خواهد گرفت. اگر به هر دلیل مذاکره ممکن نشود، تصور من این است که او به همان "فشار حداکثری" قبلی باز میگردد و خواهد کوشید تا از طریق تحریم بیشتر و اجرای سختگیرانه تحریمهای موجود، ایران را تحت فشار بگذارد. بعید میدانم که ترامپ علاقه به نوعی جنگ داشته باشد که آمریکا را نیز درگیر کند. او تأکید کرده که میراث او باید با عدم شروع جنگهای جدید و خاتمه جنگهای قدیم ارزیابی شود. البته این احتمال وجود دارد که با تحویل ادوات جنگی و بمبهای سنگر شکن به اسرائیل که شروع شده و امکانات سوختگیری در هوا دست نتانیاهو را برای یک جنگ افروزی دیگر باز بگذارد.
اما وارد شدن آمریکا به جنگ تنها در یک صورت محتمل خواهد بود و آن اینکه دوایر اطلاعاتی آمریکا مدعی شوند که ایران تصمیم به ساخت بمب گرفته و دست به اقداماتی در این رابطهزده است.
آلترناتیو ترامپ و ایران در صورت شکست مذاکرات چه خواهد بود؟
همانطور که گفتم از اظهارات ترامپ طی سالهای اخیر چنین بر میآید که او در صورت عدم انجام مذاکره از سوی ایران یا شکست مذاکرات احتمالی، راه بازگشت به "فشار حداکثری" کذائیاش را در پیش خواهد کرد. با توجه به ادعاها طی ماههای اخیر در غرب مبنی بر شرایط اقتصادی و اجتماعی در داخل ایران و نیز اینکه تحولات اخیر در خاورمیانه موجب تضعیف ایران شده، این خطر وجود دارد که تصور ترامپ این باشد که در اینبار کار برای او ممکن راحتتر باشد.
ترامپ چرا تا این حد دنبال حل مسأله با ایران از طریق مذاکره است؟
به این دلیل که اولاً ترامپ از دوره مبارزات انتخاباتی از 2016 تا کنون همواره علیه روسای جمهور آمریکا که جنگهایی در خارج راه انداختهاند، شعار داده و مثلاً از هدر رفتن چندین تریلیون دلار پول آمریکا در این جنگها سخت انتقاد کرده است. او ماموریت خود را به راه نیانداختن جنگهای جدید و خاتمه دادن به جنگهای موجود دانسته و همیشه گفته است که شاخص موفقیت او همین موضوع خواهد بود. ثانیاً ترامپ مایل است که تمرکزش را روی چین و روسیه بگذارد و به آنچه که اولویت یافتن رقابت بین قدرتهای جهانی نامیده میشود، متمرکز شود. در آمریکا تقریباً اجماع وجود دارد که این کشور با یک تهدید اساسی از ناحیه توسعه اقتصادی و تکنولوژیک چین مواجه است. دلیل اصلی موافقت سنا با اتفاق آرا با مارک روبیو برای وزارت خارجه نیز این بود که روبیو معتقد به مقابله شدید با چین است. تصور ترامپ این است که درگیر شدن در یک جنگ دیگر در خاورمیانه موجب تضعیف آمریکا و تقویت قدرتهای بزرگ رقیب خواهند شد.