پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۴۹: شهبانو از شیراز مراجعت فرمودند. عرض کردم: حسب الامر همایونی، معلم شرعیات برای والاحضرت همایونی انتخاب کرده ام. شهبانو قدری ناراحت شدند که چرا قبلاً در این مورد حضورشان چیزی عرض نکرده بودم. من چون این احساس را کردم عرض کردم، فکر میکردم در این خصوص شاهنشاه با علیا حضرت مذاکره فرموده اند. باری، معلمی که برای این کار انتخاب کرده ام، به نام آقای فرهنگ است. قاضی عدلیه میباشد و عمامه ندارد. به علاوه مرد ادیب و فارسیدانی است. به او سپرده ام فلسفه دین را به ولیعهد تفهیم کند. نه مسائل سطحی و قشری را. به او گفتم: فکر میکنم از همین طفولیت ولیعهد در دامان پدر و مادری است که جداً مذهبی و خداپرست هستند، بنابراین شما درباره اعتقادات ایشان گرفتاری زیادی نخواهید داشت. پس فلسفه دین را با مضامین شیوای فارسی بیامیزید و به ولیعهد در طول زمان حالی کنید که مسلمان بودن، غیر از عرب بودن است. عربها به ماکاری ندارند و به قول ملک الشعراء جز این که دین حسابی به ما دادند، منت دیگری بر ما ندارند. در چهار مقاله معروف خود میگوید:
گرچه عرب زد، چه حرامی به ما داد یکی دین گرامی به ما
این فلاسفه بزرگ ایران هستند که به دین اسلام یک حالت انسانی داده اند.
بعد از تشریف فرمایی شهبانو، حضور شاهنشاه شرفیاب شدم. از وضع شیلی نگران بودند که یک رئیس جمهور کمونیست مارکسیست انتخاب کرده است......
لیبی با شرکت نفتی اکسیدنتال کنار می آید و عجیب است که شرکت مذکور قبول کرده است بر قیمت اعلام شده سی سنت اضافه کند، یعنی هر بارل را ۲٫۱۰ دلار بخرد. شاهنشاه می فرمودند ببین اینها ما را چه غارتی میکنند! با وصف این میگوییم نفت بیشتر ببرید و پول ما را بدهید بازی در می آورند...