دولت ترامپ رسما شروع به کار کرد، از آغاز اعلام کاندیداتوری دونالد ترامپ تا برنده شدن او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و آغاز به کارش گمانه زنی های بسیاری درباره رفتار او در قبال ایران و احیای برجام مطرح بوده است. یک عضو مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه معتقد است که نباید انتظار داشته باشیم که بتوانیم به توافقی شبیه برجام با ترامپ برسیم، ما بسیاری از فرصتها را از دست دادهایم.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگویی انجام داده با محمد خواجویی، عضو مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
با ترامپ در این دوره چگونه باید برخورد کرد؟
اولین نکتهای که باید پذیرفته شود این است که دیگر نمیشود با دست فرمان قبلی حرکت کرد و باید سیاستی جدید در پیش گرفته شود. شرایط به طور کلی با دولت اول ترامپ متفاوت است. در آن سالها ایران و محور مقاومت در اوج قدرت خود در منطقه بودند و امکان تابآوری اقتصاد ایران نیز بسیار بیشتر بود. اما در حال حاضر به دلیل تحولات 15 ماه اخیر در منطقه از جمله آسیبی که گروههای مقاومت در فلسطین و لبنان و عراق متحمل شدهاند و نیز سقوط بشار اسد در سوریه، ایران چندان نمیتواند از ابزار قدرت منطقهای خود در چانه زنیها استفاده کند. اقتصاد ایران نیز قدرت تابآوری برای یک دوره چهار ساله فشار حداکثری و کاهش درآمدهای نفتی را ندارد. بنابراین باید پذیرفت که وضعیت کنونی، برای ایران مطلوب نیست و نمیتوان بدون هزینه از این وضعیت خارج شد. مهم این است که با کمترین هزینه این اتفاق بیفتد. به باور من هر سیاستی که ترامپ را به سمت اقدامات رادیکال از جنس رویکردهای نتانیاهو در قبال ایران سوق دهد، اشتباه است. بنابراین به باور من باید به سمت ابزارهای دیپلماتیک و سیاسی رفت. هرچند نباید انتظار داشته باشیم که بتوانیم به توافقی شبیه برجام با ترامپ برسیم. ما بسیاری از فرصتها را از دست دادهایم و طبیعی است که در شرایط کنونی انتخابهای زیادی نداریم.
ترامپ چه ایده الی برای ایران در نظر دارد؟
ترامپ و دولت او، سه ایدهآل را در مورد ایران در نظر دارند: نخست اینکه ایران برنامه اتمی خود را به شدت محدود کند؛ حتی در حدی که غنیسازی اورانیوم به طور کامل در ایران تعطیل شود. دوم اینکه ایران دست از حمایت خود از گروههای شبه نظامی و مقاومت در منطقه که علیه منافع آمریکا و اسرائیل اقدام میکنند، بردارد و سوم اینکه به سمت پایان دادن به تنش با اسرائیل حرکت کند.
او این اهداف و خواستهها را در ابتدا به این روش پیگیری میکند که ایران را از طریق فشار اقتصادی در تگنا قرار می دهد و همزمان نیز این خواستهها را به ایران طرح میکند. در صورتی که در این مرحله توافقی شکل نگیرد، احتمالاً سراغ گزینههای سختگیرانه دیگری همچون اقدام نظامی و اقدامات خرابکارانه و تحریکآمیز حرکت می کند. ترامپ میخواهد خیلی سریع به اهداف خود دست یابد و در این زمینه عجله دارد. او میخواهد ثابت کند که سیاستهایش در قبال ایران موفق بوده است. کمااینکه بعد از مراسم تحلیف نیز گفت که اگر او در چهار سال قبل رئیس جمهوری آمریکا بود، ایران دیگر پولی نداشت که به حزب الله و حماس بدهد و در نتیجه عملیات هفتم اکتبری رخ نمیداد.
معنای این حرف ترامپ این است که او به شدت روی گزینه فشار حداکثری با چاشنی تهدید معتبر نظامی حساب باز کرده است.
ایران تا چه حد اماده رفع چالشها با امریکاست؟
به نظر میرسد در ایران تصمیم قاطع و واحد و مشخصی درباره رفع چالشها با آمریکا شکل نگرفته است. در حالی که بخشی از حاکمیت بویژه در دولت پزشکیان از ضرورت مذاکره سخن میگویند، بخشهای دیگری نیز از بی نتیجه بودن مذاکره صحبت میکنند و حتی به مدافعان مذاکره حمله میکنند. مشکل دسته دوم این است که هیچ ایده ایجابی برای برون رفت از شرایط دشوار کنونی ارائه نمیدهند. اگر مذاکره بد است پس چه چیزی خوب است؟ سیاستهای سلبی این جریان باعث شده ایران روز به روز بیشتر در عرصه بینالمللی دچار انزوا شود و نتواند قدرت خود را احیا کند. با این وضعیت دوگانه نمیتوان سیاست مناسبی را پیش برد. ایران نیازمند تصمیمات بزرگ در شرایط کنونی است و لازمه این موضوع، شجاعت و قاطعیت در تصمیمگیری و هماهنگی بخشهای مختلف حاکمیت است.
بحرانهای خاورمیانه تا چه حد امتیازی در دست ترامپ برای تحت فشار قراردادن ایران است؟
واقعیت این است که وضعیت کنونی در خاورمیانه تشدید فشار علیه ایران را آسانتر از قبل کرده است. به نظر میرسد بخشی از اهداف ترامپ پیش از به قدرت رسیدنش محقق شده است. حماس و حزب الله تضعیف شدهاند و مسیر کمک تسلیحاتی به آنها مسدود و بسیار دشوار شده است. سوریه بعد از سقوط اسد، دیگر در جایگاه ستون فقرات و پل ارتباطی در محور مقاومت نیست. گروههای مقاومت عراقی تحت تأثیر فشارها و تهدیدهای آمریکا فعالیت خود را متوقف کردهاند. ترامپ در حالی کار خود را آغاز میکند که میخواهد این دومینو علیه محور مقاومت و ایران را تا نتیجه مطلوب ادامه دهد.
آیا تنش با ترامپ نیز در صحنه فعلی تصور میشود؟ ایاترامپبه واقع انگیزه جنگ با ایران دارد؟
ترامپ با ورود آمریکا به جنگ در منطقه مخالف است. اما باید توجه کنیم که در نگاه او جنگ آنچیزی است که آمریکا در افغانستان و عراق درگیرش شد؛ یعنی حضور نظامی گسترده و مستقیم و طولانی مدت. در نگاه ترامپ اما اقدام نظامی به معنی جنگ نیست. چه بسا او معتقد است یک اقدام نظامی مؤثر و هدفمند، خود مانع از وقوع جنگهای طولانی است. بنابراین به اینکه ترامپ مخالف جنگ است نباید به گونهای نگریسته شود که او در گزینههایش اقدام نظامی نیست.
معتقدم ترامپ در مرحله کنونی حتی با اقدام نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران موافق نیست و ترجیح او این است که از طریق فشار حداکثری و تهدید ایران، به اهدافش به صورت سیاسی دست یابد. اما باید توجه داشت که اسرائیل و بخشهای تندرو دولت ترامپ به شدت به دنبال برخورد سخت با ایران هستند. از همین روست که معتقدم نباید کاری کرد که ترامپ به سمت اقدامات رادیکال مدنظر این جریان سوق پیدا کند.